نویسنده: ناصر فکوهی




 

یکی از بزرگ ترین دستاوردهای انسان شناسی در طول تاریخ آن که سبب شده این رشته در مجموعه‌ی علوم اجتماعی جایگاهی خاص بیابد، روش شناسی آن بوده است. امروزه بسیاری معتقدند اگر هنوز می‌توان از انسان شناسی به مثابه رشته‌ای مستقل حتی نسبت به نزدیک ترین رشته به آن در حوزه‌ی علوم اجتماعی یعنی جامعه شناسی، سخن گفت، دقیقاً به دلیل روش شناسی خاص آن است که ویژگی‌های عمده‌اش را می‌توان چنین برشمرد:

1. جامع نگری. (1)

انسان شناسی رشته‌ای است که انسان را در قالب فردی و جمعی با همه‌ی ابعادش بررسی می‌کند، بنابراین نه می‌تواند و نه می‌خواهد که پدیده‌ای اجتماعی یا فرهنگی را در خود محدود کند، بلکه همواره تمایل دارد هر پدیده‌ای را در زمینه و نیز روابطش با محیط بررسی کند. مارسل موس (2) انسان شناس و جامعه شناس فرانسوی، از مفهوم «واقعیت اجتماعی تام» (3) سخن می‌گفت که بسیار به روش انسان شناسی در بررسی پدیده‌های اجتماعی نزدیک است. البته جامع نگری باید بنابر موضوع تحقیق، زمان و سایر الزامات آن همچون نزدیکی پژوهشگر با موضوع پژوهش، حضور میدانی او، مشاهده‌ی مشارکتی و غیره همراه شود.

2. ماهیت چند رشته ای. (4)

در انسان شناسی، بیش از رشته‌ی دیگری، رشته‌های خارج از خود و همکاری و هم فکری میان آن‌ها و همچنین همکاری بین حوزه‌های تخصصی آن اهمیت دارد. از این رو عجیب نیست که انسان شناسان هر روز این رشته را تخصصی تر می‌کنند و در عین حال به نتایج بررسی‌هایی در خانواده‌ی بزرگ انسان شناسی، علوم اجتماعی و حتی علوم انسانی طبیعی علاقه مندند و تلاش می‌کنند از دستاوردهای آن‌ها بهره ببرند و برای شناخت عمیق تر انسان راه‌های مشترکی بیابند.

3. خردنگری. (5)

به دلیل تمایل انسان شناسی به تمرکز بر موضوع و مطالعه‌ی عمیق آن انسان شناسان از انتخاب موضوع‌های گسترده پرهیز می‌کنند. بنابراین انتخاب یک میدان (6) کوچک، برای مثال یک خانواده، یک مدرسه، یک محله، و موضوعی محدود در این میدان، مثل رابطه‌ی بین نسلی، میزان تحصیلات، شیوه‌ی معیشت یگ گروه اجتماعی و غیره در یک دوره‌ی زمانی محدود از مهم ترین ویژگی‌های روش شناسی و انسان شناسی است و به هر گونه گسترش میدانی، موضوعی یا زمانی عموماً با دیده‌ی تردید نگریسته می‌شود زیرا به کاهش عمق موضوع منجر می‌شود.

4. استفاده از روش‌های مشاهده ای. (7)

در روش شناسی این رشته «مشاهده» و «حضور مستقیم» و بی واسطه در میدان تحقیق اهمیت بسیاری دارد. از منظر انسان شناختی هیچ چیز جایگزین رابطه‌ی مستقیم و انسانی میان پژوهشگر و مردم مورد مطالعه نمی شود. و بنابراین تمام روش‌های مبتنی بر مشاهده و مشاهده‌ی مشارکتی، یعنی حضور به همراه شرکت در فعالیت‌های جامعه‌ی مورد مطالعه تشویق می‌شود. این امر عموماً نیازمند اقامت چند روزه یا چند ماهه در میدان تحقیق است، که برحسب مورد و به تشخیص خود پژوهشگر و همچنین امکانات و الزامات پژوهش تعیین می‌شود. امروزه، به دلیل هزینه‌های گزاف، امکان پژوهش‌های طولانی مدت ضعیف تر است و به همین دلیل باید به صورتی سازمان یافته تر و با برنامه ریزی قبلی در میدان حضور یافت.

5. استفاده‌ی گسترده از مصاحبه‌های ساختاریافته و ساختارنایافته.

یکی دیگر از ویژگی‌های پژوهشی انسان شناسی آن است که به جامعه‌ی مورد مطالعه امکان می‌دهد راه حل‌ها و نظراتشان را به هر زبان و شیوه‌ای که مایل اند بیان کنند. انسان شناس، بسته به مورد، مصاحبه‌های خود را با پرسش‌های محدود یا باز هدایت می‌کند و گاه نیز مصاحبه‌ها را همچون گفت و گویی آزاد پیش می‌برد. ابزارهای زبان شناختی در این زمینه بسیار مهم اند. انسان شناس باید در حد امکان سخنان مصاحبه شوندگان را با دقت ثبت کند و در صورتی که زبان گفته‌ها با زبان تحقیق متفاوت است، کلمات، واژگان و ساختارهای دستوری را هرجا لازم است توضیح دهد.

6. استفاده از ابزارهای مردم نگارانه‌ی دیداری و شنیداری.

نقشه، کروکی، عکس، فیلم، ضبط صدا و غیره از مهم ترین ابزارهای پژوهش انسان شناسی اند که کار انسان شناس را از کار سایر پژوهشگران علوم اجتماعی متمایز می‌کند. انسان شناس بخش بزرگی از اسناد مورد نیازش را خود در فرآیند تحقیق تهیه می‌کند. او باید این اسناد را به دقت نام گذاری و زمان تهیه‌ی آن‌ها را ثبت کند. همچنین باید تا آن جا که ممکن است آن‌ها را توضیح دهد و در گزارش‌های پژوهشی بیاورد. به این ترتیب یک پژوهش انسان شناسی پژوهشی مردم نگارانه، به مفهوم گردآوری داده‌های این تحقیق، نیز هست. اما شرح تحلیلی انسان شناسی بر این داده‌های خام ضروری است.

7. شیوه‌ی خاص استفاده از اسناد.

انسان شناسان همچون همه‌ی پژوهشگران اجتماعی از اسناد مکتوب استفاده می‌کنند، یعنی برای کار خود به پیشینه‌ی مطالعات، پژوهش، کتاب‌ها و مقالات مرتبط با موضوع مراجعه می‌کنند. آن‌ها همچنین از اسناد و آمار و ارقام رسمی، مثلاً در مورد جمعیت، شهرها و غیره، بهره می‌گیرند. اما به این اسناد بسنده نمی کنند و از هر نوع سندی که بتوانند در میدان تحقیق به دست آورند در مجموعه‌ی داده‌های اسنادی خود استفاده می‌کنند، از قبیل نامه‌ها، اعلامیه‌ها، دیوارنوشته‌ها، اشیاء و هر چیز دیگری که حاوی اطلاعاتی درباره‌ی موضوع باشد.

8. تعهد اخلاقی روش شناسانه‌ی انسان شناسی.

انسان شناسی علمی است که به جامعه‌ی مورد تحقیق تعهد اخلاقی دارد. این تعهد اغلب در قالب «میثاق اخلاقی» (8) در چارچوب آموزه‌های نهادهای مدنی، دانشگاهی یا بین المللی انسان شناسی ارائه می‌شود و هر انسان شناسی خود را به آن پایبند می‌داند. از جمله‌ی این تعهدات آن است که پژوهشگر باید با مردم مورد مطالعه همبستگی داشته باشد. نتایج کار خود را در اختیار آن‌ها بگذارد، نظرشان را درباره‌ی تحلیل‌های خود جویا شود و در کارش دخالت دهد. و مهم تر از همه این که هرگز دست به تحقیق و پژوهشی نزند که نتیجه اش به زیان جامعه یا مردم مورد مطالعه باشد یا به کار گرفته شود. انسان شناسی کاربردی از این لحاظ گاه مورد حمله قرار گرفته، اما اگر کار فعالان این شاخه موجب بهبود زندگی مردم مورد مطالعه شود، نمی توان بر آن‌ها خرده‌ای گرفت. در واقع انسان شناس همواره باید به دو مقوله متعهد بماند: علم و دانش و شرایط علمی کارش و زندگی مردم مورد مطالعه. رازداری و عدم سوء استفاده از نزدیکی و صمیمیتی که در فرایند کار شکل می‌گیرد، از مصادیق چنین تعهدی است.

پی‌نوشت‌ها:

1. holism.
2. Marcel Mauss.
3. total social fact.
4. multidisciplinary.
5. atomism.
6. field.
7. participant observation.
8. ethic code.

منبع مقاله :
فکوهی، ناصر؛ (1391)، مبانی انسان شناسی، تهران: نشر نی، چاپ اول